وبلاگ سپهران | ایران | همدان شهری به قدمت تاریخ
همدان، با قدمتی بیش از 3 هزار سال تمدن ثبتشده، از کانونهای مهم اجتماعی و سیاسی ایران است که نقش بیبدیلی در تاریخ سرزمین ما ایفا کرده و از همان ابتدا بهعنوان پایتخت مادها، اهمیت استراتژیک داشته است. این شهر پسازآنکه برای نخستینبار بهعنوان پایتخت توجه دیاکو را به خود جلب کرد، توانست بارها این نقش را برای حاکمان ملی و محلی ایفا کند و از آنها در برابر دشمنانشان محافظت بهعملآورد. در این نوشته از وبلاگ سپهران شما را با پیشینه تاریخی شهر همدان آشنا میکنیم.
پادشاهان هخامنشی، اشکانی و ساسانی این شهر را بهعنوان پایتخت تابستانی خود برگزیدند. سلجوقیان نیز به مدت نیم قرن، بغداد را تخلیه و دولت مرکزی خود را در این شهر مستقر کردند.
همچنین به مدت یک سده، جانشینان اسکندر مقدونی از این شهر زمام امور بخشهای مرکزی و تجزیهشده ایران را در اختیار گرفتند. درنهایت، باید از علیمراد خان، خواهرزاده کریمخان زند نام برد که پس از قدرتگیری آغامحمدخان قاجار، در همدان اعلام استقلال کرد و این شهر را بهعنوان مرکز حکومت خود برگزید. او به مدت شش سال در برابر حملات شاه قاجار در پناه این شهر مقاومت کرد.
«همدان» در طول تاریخ نامهای مختلفی را پذیرفت که مشهورترین آنها «هگمتانه» (محل اجتماع)، «اکباتان»، «اَمَدانه»، «اپیفالیا»، «اخمثار» و«آکسایا» است. این نامها در زمره نامهای باستانی شهر همدان قلمداد میشوند. اما نام فعلی را بعد از اسلام برگزیدند که از نظر ریشهشناسی، از عنوان یونانی «اکباتان» میآید.
شهر همدان تا عهد ساسانیان شکوه بسیاری داشت، چراکه همواره بهعنوان یکی از مراکز مهم حکومتی و پایتخت تابستانی، توجه شاهان ایرانی را به خود جلب میکرد. با ورود اعراب و پساز آنکه صلح ابتدایی بین مسلمانان و حاکم همدان دوام نیافت، شهر مورد یورش قرار رفت و موج وسیعی از تخریب آن را به ویرانهای بدل نمود. گزارش ثبتشدهای از رونق دوباره همدان بهویژه در سده نخست اسلام، در دست نیست و آنچه مشخص است، شهر در یک پروسه طولانی موفق به بازآفرینی خود شده است. این امر برای پایتخت باستانی ایران شاید روندی خودخواسته بود که حاکمان مسلمان به اعمال آن پرداختند.
گزارشها از همدان در سده چهارم هجری مشخصات بیشتری را بیان میکند. شهر در این دوره حصار پیرامونی مستحکمی داشت. چهار دروازه، سه بازار و خیابانهای رابط هم از بخشهای مختلف شهر بودند. آنچه از شواهد پیداست، گویا شهر در طی زمان بازیابی شده و توانسته شکوه سابقش را بهدستآورد.
شاید پس از فتح شهر به دست مسلمانان، یورش مرداویج در سال ۳۱۰ خورشیدی، بزرگترین تخریبی باشد که همدان تا آن زمان به خود دید. این سردار زیاری به بهانه انتقام قتل ابوالکرادیس (خواهرزادهاش) همدان را مورد تهاجم قرار داد. ابولکرادیس که برای فتح همدان با لشکری عازم جنگ با ابوعبدالله محمدبن خلف حاکم منصوب خلیفه شده بود، به همراه چهار هزار تن از سربازانش به قتل رسید. یورش مرداویج، در طی ۳ روز قتلعامی وسیع و تخریبی بیمانند را در شهر رقم زد. دو دهه پسازاین جنایت بزرگ در سال ۳۳۵ خورشیدی، زلزله مهیبی به وقوع پیوست و آنچه از یورش آل زیار در امان مانده بود، طعمه زلزله شد.
از نیمههای قرن چهارم هجری تا دهه نخست قرن پنجم، آل زیار زمام امور شهر را در دست گرفت و رونقِ دوباره همدان را آغاز کرد. این امر بهویژه در دورانی که بوعلی سینا وزارت شمسالدوله دیلمی را پذیرفت، سرعت بیشتری به خود گرفت. اما این شکوه و آرامش دیری نپایید و شهر در سال ۴۰۸ هجری خورشیدی به تصرف خاندان کاکویه درآمد و بار دیگر مورد تجاوز و تاراج وسیعی قرار گرفت.
خیلی زود میان ترکمانان غز و سلجوقی نزاعی درگرفت که به پیروزی سلجوقیان و خروج همدان از حیطه قدرت غزها انجامید. بدینترتیب از نیمه دوم سده پنجم سلجوقیان همدان را بازسازی کردند آن را بهعنوان مرکز سیاسی حکومت خود برگزیدند. یک سده بعد و در پی تجزیه امپراتوری سلجوقی، همدان پایتخت سلاجقه عراق عجم شد و توانست نقش مهم سیاسی خود را در این برهه تاریخی به انجام برساند.
حمله مغولها همدان را مانند سایر متصرفات آنها دستخوش غارت و تاراج کرد. تقریباً شهر از میان رفت. تنها تعدادی اندک از مردمان توانستند از مهلکه مغولها جان سالم به درببرند و از راه کوهستان راهی تویسرکان شوند. غافل از آنکه مغولها به دنبال آنها راهی شدهاند. این تاریج، تویسرکان را هم به سرنوشت همدان مبتلا کرد و شهر را از جغرافیای ایران معدوم ساخت.
چاره کار برای تعداد اندک بازمانده از یورش مغولها بازگشت به شهر ویرانشدهشان بود. چراکه بهنظرمیآمد که ویرانی امنتر از آبادیهای پیش روی لشکر مغول خواهد بود و ازاینرو شهر کوچکی در حوالی همدان قدیم شکل گرفت که به همدان نو مشهور شد. بدینترتیب همدان بار دیگر فرصت آن را یافت تا به همت اندکبازماندگانِ حمله وحشیانه سربازان چنگیزخان، خود را بازسازی کند و به حیات دوبارهاش ادامه دهد.
همدان در سیر تاریخیاش در ادوار دیگر هرگز نتوانست شکوه باستانی خود را بهدستآورد. اگرچه اوضاع شهر آرام و باثبات بود، اما شهر گویی بعد از حمله مغولها قرنها رمق بازسازیِ دوباره را نداشت. حتی تلاشهای خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی که وزارت هلاکوخان پادشاه ایلخانی را برعهده داشت هم نتوانست التیامی بر زخمهای این شهر زخمخورده باشد. بهویژه آنکه پس از ایلخانان مغول، حمله تیموریان و ترکان غزنوی بر موج تخریب دوباره شهر افزود و روند روبهرشد آن را متوقف ساخت.
ظهور دولت صفویه که قرار بود نوید روزهای آرامشبخشی برای همدان باشد، نتوانست بر ناملایمات روزگار فائق آید. شهر همواره در معرض حملات پیدرپی امپراتوری عثمانی قرار گرفت و سرانجام همزمان با سقوط صفویه به تصرف «احمدشاه پاشا»، والی بغداد درآمد. همدان، در تصرف این امپراتوری ماند تا اینکه درنهایت با قدرتگیری نادرشاه، قوای ایران توانست شهر را از اشغال بیگانگان درآورد و نیروهای عثمانیها را تا مرز بغداد به عقب براند.
همدان پس از قرنها توانست در دوران افشاریه و زندیه، آرامش و امنیت را تجربه نماید. اگرچه طول آن کوتاه بوده باشد. با استقرار سلسله قاجاریه شهر توسط «مراد خان»، خواهرزاده کریمخان زند به پایگاه مبارزه با آغامحمدخان قاجار تبدیل شد و با ادعای استقلال، همدان را بار دیگر در مصاف یورش سربازان قرارداد. مقاومت ششساله شهر در برابر ارتش قاجار سرانجام فروریخت و پادشاه قاجار بهتلافی این زمان به نسبت طولانی، دستور قتلعام وسیعی را صادر کرد که درنتیجه آن بسیاری از مردم همدان از بین رفته و شهر با آتش به خاکستری سوزان بدل شد.
با مرگ سردودمان قاجار، شهر آرامش نسبی خود را بهدستآورد. همدان را بار دیگر بهمثابه منطقهای استراتژیک بازسازی کردند و رونقی نسبی برفضای آن جاری ساختند. اما بروز جنگ جهانی اول در سالهای پایانی سلسله قاجار بار دیگر همدان را در تصرف اجنبی درآورد. با هجوم قوای روس، عثمانی، بریتانیا و آمریکا و استقرار آنها، شهر جدای از ویرانی، دستخوش یکی از مهلکترین قحطیهای تاریخ ایران شد.
از خوشاقبالی شهر همدان این بود که همزمان با تضعیف سلسله قاجار مردی در مصدر قدرت قرار گرفت که سالها ریاست تیپ قزاقخانه این شهر را بر عهده داشت. رضاخان میرپنج که اساس کودتای خود را در سوم اسفند ۱۲۹۹ به یاری نیروهای تحت امر خود در همدان بما نهاد، در سالهای زمامداریاش به این شهر توجهای خاص داشت. او دستور داد تا برای نخستینبار در تاریخ ایران، توسعه شهر همدان بر مبنای طرحی جامع صورت گیرد. این طرح را آلمانها به سفارش ایران تدوین و اجرا کردند.
در این طرح، شالوده شهری همدان جدید را پایهگذاری کردند و در نتیجه، شهری ساختند که شباهتی به هیچ یک از دورههای تاریخی پیشازآن نداشت. این روند را بعدها در دوران پهلوی دوم و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با جدیت بیشتری دنبال کردند. بعد از آن، همدان بهعنوان مهد تمدن ایران، توانست بار دیگر به جایگاهی دست پیدا کند که شایستگی تاریخی آن را دارد.
همه را گفتیم تا بگوییم که …
امیدواریم بعد از این آشنایی مختصر با تاریخ همدان، با اهمیت حفظ و توجه به آثار و ابنیه تاریخی بیشتر آشنا شده باشید. اگر از تاریخ شهر همدان اطلاعات بیشتری دارید، برای ما در قسمت نظرات ارسال کنید.